امروز شنبه , 19 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
2,000 تومان
دانلود تحقیق درمورد محمود درويش و نزار قبانی
با دانلود تحقیق در مورد محمود درويش و نزار قبانی در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق محمود درويش و نزار قبانی را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق محمود درويش و نزار قبانی ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:4 صفحه
قسمتی از فایل:
از آثار محمود درويش و نزار قبانی، دو شاعر بزرگ و معاصر عرب، سه شعر برگزيده ايم: يک شعر بلند اثر درويش و دو شعر اثر نزار قبانی. اما لازم است از پيش، اشاره ای کنيم به زندگی و هنر اين دو شاعر.
محمود درويش در ۱۹۴۲ در دهکده ی البروه (فلسطين) زاده شد. در زمان تأسيس دولت اسرائيل شش ساله بود و مجبور شد همراه با خانواده به لبنان پناهنده شود. يک سال بعد آنها مخفيانه به فلسطين بازگشتند اما دهکده شان با خاک يکسان و از نقشه حذف شده بود و به جای آن، دولت اسرائيل يک مستعمره (کولونی) برپا کرده بود. اين، برای او به معنی تبعيد در قلب ميهن بود و تجربه ای تلخ که پس از آوارگی می چشيد. چهارده ساله بود که برای نخستين بار در شهر حيفا به زندان افتاد. در آن زمان تنها تشکلی که می توانست تاحدی به سرنوشت فلسطينی ها بپردازد و آنها می توانستند دردها و آرزوهای خود را در نشريات آن آزادانه بيان کنند حزب کمونيست بود. لذا محمود درويش به اين حزب پيوست و به نوشتن در دو نشريه: الاتحاد و الجديد که وابسته به آن بودند پرداخت. بارها به زندان يا به خارج نشدن از حوزه ی قضائی شهر محکوم شد و ناگزير بود هر روز خود را به کلانتری معرفی کند.
او از بنياگذاران موجی ادبی ست که غسان کنفانی آن را ادبيات مقاومت ناميده است (۱). در سال های دهه ی ۶۰ ميلادی، وی با هیأتی از نويسندگان اسرائيلی به کشورهای بلوک شرق سفر کرد. نگارنده به ياد دارد که شرکت وی در اين سفر مورد انتقاد برخی از مبارزان انقلابی عرب قرار گرفت که چرا وی با هیأت اسرائيلی همراه بوده است. اما سازمان آزاديبخش فلسطين به دفاع از وی پرداخت و گفت که وظيفه ی هنرمندی مثل محمود، نه به دوش گرفتنِ تفنگ، بلکه معرفی ادبيات و هنر فلسطين به جهانيان است. محمود درويش که برای ادامه ی تحصيل به مسکو رفته بود، در سال ۱۹۷۱ ناگهان دانشگاه را رها کرد و به قاهره رفت و مستقيماً به جنبش مردم ميهنش پيوست و در جهان عرب شور و استقبال فراوان برانگيخت. از آن پس، زندگی و اماکن اقامت او با فراز و فرودها و تحولات جنبش استقلال طلبانه ی فلسطين همراه بوده و در بيروت و تونس و پاريس و اردن و رام الله بسر برده است. چند سال عضو کميته ی اجرائی سازمان آزاديبخش فلسطين بود و در ۱۹۹۳ که قرارداد اسلو امضا شد از آن سازمان کناره گرفت. نقد وی از امضای اين قرارداد به هيچ رو باعث نشد که از جنبش و تحولات آن رويگردان شود و به رغم شعری که وی پس از قرارداد مزبور، در انتقاد از ياسر عرفات سرود و او را به همين مناسبت «سلطان احتضار» ناميد و گفت «تاج و تختت جسد توست» (عرشُکَ نعشُکَ) هرگز از دايره ی يک بحث دموکراتيک خارج نشد و زمانی که عرفات در رام الله در محاصره ی نيروهای اسرائيلی قرار داشت به دفاعی شرافتمندانه از او پرداخت.